گفت و گو با هفته نامه حدیث

_
سیده حمیده زرآبادی، چهره سیاسی اصلاح طلب و نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، در لیست ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان قرار گرفت و توانست با کسب بیش از یکصد هزار رأی، در رتبه دوم قزوین، وارد مجلس دهم شود. این اولین زن راه یافته استان قزوین به مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارد مخالفت مجلس با افزایش مشارکت زنان، بیش از همه نشانگر فاصله عمیق کشور با توسعه یافتگی است. او دغدغه های دیگری هم در سر دارد از وضعیت اقتصادی گرفته تا مشکل کارگران و فرهنگیان و همین آخری قرار گرفتن قزوین به عنوان پایلوت پرداخت هوشمند عوارض آزاد راه. گفت و گوی حدیث را با این عضو فراکسیون امید مجلس می خوانید.

_
به عنوان اولین سوال شرایط کار در استان را چگونه ارزیابی می کنید؟ باید عرض کنم که در حال حاضر شرایط ما جنگی نیست؛ در شرایط جنگی اگر شما الان شلیک را انجام دهید، با سی ثانیه بعد کلی در نتیجه تاثیر دارد. اولا وقتی موضوعی را پیگیری می کنیم درگیر بروکراسی اداری می شود! و آنقدر زمان می گذرد که خروجی لازم انجام نمی شود و موقعی انجام می شود که اصلا فایده ای ندارد! یک مشکل که در کشور و استان داریم این است که اطلاعات دقیقی از وضعیت افراد جویای کار وجود ندارد. شما برای رسیدگی به این موضوع نیاز به اطلاعات دارید. مثلا ما چه تعداد جویای کار داریم؟ لازم است ظرفیت افراد بیکار نسبت به سطح سواد شان دسته بندی شود. مثلا اگر ما پنج تا کارخانه در اولویت داشته باشیم، اگر این ها با ۷۰ درصد ظرفیت کار کنند اولا ۱۰ تا ۱۵ درصد بیکاری ما حل می شود و اینکه این ها چه میزان تجربه دارند؟ الان می آیند در تعدیل نیروها، شاغلان باتجربه را تعدیل می کنند؛ افرادی که برای برای آنها هزینه و زمان صرف شده_
است تا این تجربه را به دست بیاورند، یا این که با توجه به بالا رفتن س ن آنها دیگر برایشان کار وجود ندارد و یا اینکه متاهل بودن شان به مشکل می خورد و خلاصه اینکه اگر برنامه ریزی و اولویت بندی شود و آمار دقیقی داشته باشیم این ضعف ها به وجود نمی آید.
در مورد حقوق و دستمزد کارگران توضیح دهید. آیا با دیگر نمایندگان در این خصوص تعامل دارید؟ ما با شورای اسلامی کار، کانون کارفرمایان و انجمن صنفی کارگران جلسات متعددی در بحث حقوق و دستمزد داشتیم. من فکر می کنم سه تا چهار نماینده کارگر و کارفرما از استان در جلسات حقوق و دستمزد حضور دارند و استان قزوین حضور خوبی در این بحث دارد و تاثیر گذار است. گزارش هایی که از کانون شورای اسلامی کار و کانون انجمن _
صنفی کارگر دریافت شده، نشان میدهد که تلاش خوبی در این خصوص صورت می گیرد. به عنوان مثال؛ همین اتفاقی که برای افزایش حقوق کارگران به میزان ۳۶۰۱ درصد افتاد، گام خوبی است ولی البته با توجه به بی ثباتی بازار و تورم ۵۰ درصدی، این افزایش، خیلی انتظارات را پوشش نمی دهد. دیگر اینکه این نمایندگان در بحث های کارگری در استان خیلی تلاش داشتند و البته این موضوع باید بیشتر پیگیری شود. در اینجا باید اذعان کنم که من برای طرح هر موضوعی با نمایندگان کارگران استان تماس گرفته و از آنها مشورت می گیرم که آیا اگر این کار انجام شود خوب است یا خیر. چنانچه در جلسات کارگران هم حضور داشته باشند بازتاب آن بیشتر شده و می توان وضعیت را از نظر گزارش دهی و ارتباط بهبود بخشید؛ ولی این گونه نیست که ارتباطی نباشد.
ایا نتیجه ای در بهبود وضعیت کار در استان حاصل شده است؟ اگر نه اشکال را در چه می _
بینید؟ از نظر من ساختار حوزه کارگری در استان باید اصلاح شود. در واقع طبق قانون، تشکل هایی که در مجامع کارگری دارای اعتبار هستند باید بیایند و ارتباط برقرار کرده و در کمیسیون های مربوطه و حتی هیات های حل اختلاف رای بدهند. فکر می کنم در بحث ساختار آن، ما می توانیم یک جلسه متشکل از مجمع نمایندگان و اداره کار و تامین اجتماعی و همه تشکل های کارگری داشته باشیم. خلاصه اینکه معتقدم این ساختار اگر اشتباه شکل بگیرد باید اصلاح شود. ضمن اینکه همه تشکل هایی که در حوزه کارگری فعالیت می کنند می توانند به کار خود را ادامه دهند ولی آن ساختار قانونی باید رعایت شود این در حالی است که فعلا این مجموعه ها آن جایی که باید حضور داشته باشند، نیستند. در هر حال من این آمادگی را دارم که هماهنگ کنم جلسه ای با حضور اعضای مجمع نمایندگان استان با مدیران کار و سازمان تامین اجتماعی استان که با وضعیت کارگری، _
بازنشستگان، شورای اسلامی کار و کانون انجمن صنفی کارگران مرتبط هستند برگزار شود. خلاصه اینکه باید تلاش کنیم جاهایی را که اشکال دارد درست کنیم. همانطور که گفتم اشکال اصلی این است که ما | باید ساختار را درست کنیم؛ یعنی کسی که جایگاه | دارد در چارچوب آن و اختیارات و وظایفی که دارد شناخته شده باشد. اداراتی که کاملا مرتبط هستند مثل صنعت و کار و تامین اجتماعی و حتی س ایر ادارات، نمایندگان واقعی کارگران که انتخاب شدند، به رسمیت بشناسند.
* آیا مدیر بومی می تواند در این ساختار و تاثیر گذار باشد؟
بله قطعا. در خصوص مدیران استان من فکر می کنم مدیر باید بومی باشد چون حتی اگر مدیر هم نباشد افراد این شهر را می شناسد و باید پاسخ گو باشد. آقای پر زحمت غیربومی بودند و چندان پاسخگو نبودند در این استان هم کسی را نمی شناسند ولی اگر مدیر بومی داشته باشیم به هر حال در این شهر چشم تو چشم می شویم، یعنی به خاطر آن جایگاهی که داریم تلاش می کنیم در شهر رضایتمندی را ایجاد کنیم؛ ولی مدیری که در استان هست و چند سال بعد می رود و بعد هیچ کس دیگری او را نمی بیند و این خود باعث می شود جدی تر به حوزه خود بپردازد. فردی که بومی است که بومی است حواسش هست چه کاری انجام می شود؛ حال ما امیدواریم که این اتفاق بیفتد.
_
* آیا سیاسی کاری در امورات استان به حوزه کارگری هم رسوخ کرده است؟ بله. متاسفانه گاهی در جایگاه هایی که مخاطب أن مثل آموزش و پرورش یا در بحث کارگران که مخاطبین آن زیاد است، دچار سیاسی کاری هم میشویم و اهداف سیاسی و شخصی دخیل شده و باعث می شود آن اتفاقی که شایسته است، نیفتد. من فکر می کنم یکی از مطالبات باید دقیقا همین باشد، یعنی هر جایی که مخاطب آن زیاد است نباید دچار سیاسی کاری شود چون به اعتقاد من ضربه می خورد. به عنوان مثال افرادی که شایستگی و تخصص س کانداری حوزه ای را ندارند نباید کار تخصصی را به او س پرد. استان ما کارگری است و بیش از ۵۰ درصد جمعیت
_
استان را کارگران تشکیل می دهند حالا باید بحث معیشت آنها، بحث کار و بحث عدالت این خیل عظیم بررسی شود مثلا موضوعی که برای من خیلی مهم است، ما در محیط کارگری قراردادهای
س فید امضا و قراردادهای کوتاه مدت خیلی زیاد داریم در صورتی که طبق قانون نباید اینگونه باشد. ما در این خصوص قانون داریم و در واقع حق کارگر دارد تضییع می شود. من همیشه این را می گویم استان قزوین هر اتفاقی که در کشور بیفتد حاضر است پایلوت شود که این پایلوت شدن قطع یقین هزینه هایی در بر دارد مثلا همین بحث قرار گرفتن قزوین در اجرای عوارض هوشمند ازاد راه که دو یا سه استان از جمله قزوین به عنوان پایلوت آن را انجام دادند. قزوین به عنوان استانی که پایگاه پایلوتی باشد این کار را انجام میدهد. ولی پیشنهاد من این است که ما برای روز کارگر به جای آنکه این قدر پشت تریبون ها صحبت کنیم یا مشکلات را گردن دیگران بیندازیم و از خودمان تعریف و تمجید کنیم که خیلی دغدغه داریم یک کار عملیاتی برای رفع قراردادهای سفید امضا انجام دهیم و استان قزوین را پایلوت این موضوع کنیم که هیچ قرارداد س فید امضا نداشته باشیم. قانون این را گفته دستگاه ها بیایند این را انجام دهند که سود آن به جیب کارگر و مردم برسد بدون آن که چیزی از مردم ما گرفته شود. من پیشنهاد این اقدام را می کنم مشکل قانونی هم ندارد خلاصه اینکه اصلا قرارداد سفید امضا خلاف قانون است و دستگاه قضایی می تواند ورود پیدا کند چون قانون را دارد هم برخورد کند ولی جالب است که اگر کارگری قراردادش سفید امضا است باید شکایت کند ولی او این کار را نمی کند چون امنیت شغلی نداردا روی بحث حوزه کارگری مثلثی است که یکی معیشت کی بحث امنیت شغلی و یکی هم بخش تشکل یابی آنها است که در زندگی آنها تاثیر دارد وقتی مانتوانیم معیشت کارگران را تامین کنیم روی امنیت شغلی تاثیر می گذارد یا امنیت شغلی روی معیشت تاثیر می گذرد و این دوتا باعث می شود که آن ها تشکل یابی قوی نداشته باشند. اگر این دو تقویت شود بعد از آن بیمه و رفاه شکل می گیرد تشکل ها به سود حوزه کارگری است و در واقع امکاناتی که سایر تشکل ها می توانند برای کارگران داشته باشد بحث امنیت شغلی و معیشت _
آن ها اهمیت دارد من فکر می کنم بعضی جاها ما می گوییم قانون نداریم؛ در بحث امنیت شغلی که همین قرارداد سفید امضا است ببینید الان به چه دلیلی ما تعدیل نیرو داریم آن هم نیروی با ۱۴ سال سابقه؟ خب معلوم است، این کارگر هیچ موقع اعتراض نمی کنند او نمی تواند تشكل تشکیل بدهد و نمی تواند رفاهیات خود را بگیرد بحث این است که متاسفانه ما قانون را داریم ولی جدیت برای این کار نداریم
باتوجه به افزایش ۳۶٫۱ درصد حقوق که عنوان کردید، به نظر می رسد این میزان تکافوی هزینه زندگی کارگران را نمی کند، چه راهکاری شما پیشنهاد می کنید؟ در گذشته بن کارگری بسیاری از مشکلات کارگران را پوشش می داد، ضمن اینکه تأثیر شگرفی در مهار تورم داشت متاسفانه در دولت نهم بن کارگری حذف شد و با سیاستی که در آن دوران اتخاذ گردید، وجه آن به صورت نقدی به کارگران پرداخت شد که اگر این رویه اصلاح شود و وزارت کار به همان سیاست گذشته عمل و بن کارگری را مجددا احیا کند، بی ش ک به کارگران کمک و بسیاری از مشکلات معیشتی آنان رفع خواهد شد. * از نظر شما بخش صنعت با توجه به سرگشتگی بازار ارز تورم افسار گسیخته اکنون چه شرایطی دارد؟ در واقع چیزی که مردم بیشتر از آن ناراضی هستند بی ثباتی بازار است که امنیت خاطر آنها را به هم ریخته است مثلا قیمت امروز اجاره خانه، وام خ ودرو با فردا تفاوت دارد بی ثبات بودن بازار برای مردم بیشتر آزار دهنده است این بی ثباتی در واحدهای تولیدی هم آزار دهنده است آن ها در این وضعیت قفل کرده و نمی توان کار کنند چون اولین شرط آن داشتن ثبات است. وقتی واحد تولیدی میخواهد احداث شود مثلا برنامه ریزی می کند که من چشم انداز ۲۰ ساله دارم، برنامه ۱۰ ساله دارم یعنی اگر این برنامه را نداشته باشد اصلا سرمایه گذاری انجام نمی دهد ما الان باید روزانه برنامه ها را تغییر دهیم، بنگاه اقتصادی نمی تواند به این شکل کار کند شرط لازم این است که ثبات داشته باشد.