عضو کمیسیون صنایعمجلس: لابیهای قدرت با کمک به اجرای پروژههای آلاینده محیطزیست، اقدام خود را با اهرم اشتغال توجیه میکنند - زرآبادی: سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها در ارائه گزارشهای تخصصی به مجلس ضعیف عمل کردهاند
الهام مصدقیراد - خبرنگار
توسعه فعالیتهای صنعتی و عمرانی از ملزومات توسعه شهرها و کشورهاست، اما آنچه در این میان قربانیشده و توجهی به آن نمیشود، حفاظت از محیطزیست و طبیعتی است که بهدلیل انجام فعالیتهای صنعتی و ورود انواع آلایندهها، تخریب و از بین میرود. بخش قابل توجهی از آسیبهای واردشده به محیطزیست کشور ناشی از فعالیتهای مختلف معدنکاوی، سدسازی، احداث جاده، کارخانهها و فعالیتهای صنعتی آلاینده و... است که نهتنها محیطزیست و حیاتوحش را تحتتأثیر قرار میدهد، که در چرخه خود، زندگی انسانها را نیز دگرگون میسازد. حمیده زرآبادی، عضو کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی میگوید: بهرغم الزام صاحبان صنایع به داشتن پیوست محیطزیستی، آنچه این تخریبها را ایجاد میکند، دورزدن سازمان حفاظت محیطزیست توسط اهالی صنعت است و لازم است دو طرف نگاه متعادل و منطقی برای توسعه از مسیر درست با هدف حفظ محیطزیست داشته باشند. حمیده زرآبادی حالا در گفتوگو با همشهری از نقش لابیهای قدرت در تخریب محیطزیست و ارسالنشدن گزارشهای تخصصی محیطزیستی به مجلس سخن گفته است.
توسعه صنعتی در کشور ما در تقابل با حفظ محیطزیست است و در چند دهه اخیر شدت یافته است. مجلس، بهویژه کمیسیون صنایع چه کمکی در رفع این تقابل داشته تا علاوه بر توسعه صنعتی در کشور، حفظ محیطزیست نیز انجام شود؟
قانونی مصوب کردیم که هر پروژه صنعتی نیازمند پیوست محیطزیستی است، اما متأسفانه در بسیاری از پروژهها، مجری ابتدا طرح را اجرا میکند و بعد سازمان حفاظت محیطزیست ایرادات طرح را درحالیکه سرمایهگذاری برای اجرای پروژهها انجام شده است، میگیرد و در نهایت هم مجریان این طرحها با اعمال برخی تغییرات، پیوست محیطزیستی دریافت میکنند. بسیاری از پروژهها به همین صورت اجرا میشود. اشکال اینجاست که در نهایت پیوست محیطزیستی را اجرا نمیکنند درحالیکه قبل از تصویب پروژه و پیش از آنکه یک ریال خرج شود، باید پیوست وجود داشته باشد تا اگر اعلام شود پروژهای نباید اجرا شود، واقعا اجرا نشود. مشکل دوم این است که سازمان حفاظت محیطزیست باید راهکارهای توسعهای داشته باشد. در ایران بهدلیل حتی یک تخریب کوچک نیز تمامی پروژه از طرف محیطزیست رد میشود و به همین دلیل همان اتفاق اول رخ داده است و صاحبان صنایع هم سازمان حفاظت محیطزیست را دور میزنند. در این شرایط 2 راهکار وجود دارد؛ یکی اینکه دستگاههای نظارتی و اجرایی دقت کنند که هیچ پروژهای بدون پیوست محیطزیستی اجرا نشود. نکته دوم این است که سازمان حفاظت محیطزیست باید راهکارهایی داشته باشد که هم توسعه انجام شود و هم از محیطزیست حفاظت شود. در شرایط فعلی هر اقدامی که بخواهید انجام دهید، حتی یک راه خاکی بخواهید ایجاد کنید، محیطزیست از حالت اولیه خود خارج میشود. پس باید راهکار پیدا کرد تا اگر قرار است توسعه انجام شود، مسیر درست آن مشخص باشد و تمام ملاحظات محیطزیستی هم درنظر گرفته شود. اگر این دو اتفاق همزمان و در کنار یکدیگر انجام شود، هم توسعه محقق میشود و هم حفظ محیطزیست اتفاق میافتد.
بسیاری مواقع سازمان حفاظت محیطزیست راهکارهای خود را ارائه میدهد، اما بهکارگیری برخی از راهکارهای ارائهشده نیازمند صرف هزینه است. صاحبان صنایع ترجیح میدهند با هزینه کمتری کار کنند. مدیران محیطزیست بهویژه مدیران استانی برخی اوقات میگویند، بهرغم تلاشهایشان با نفوذ افراد صاحب قدرت و نمایندگان مجلس تحت فشار قرار میگیرند و مجبور به موافقت با پروژههایی میشوند که تخریب محیطزیستی دارد. مجلس چه کمکی میتواند در چنین مواردی انجام دهد؟
حرف شما را تأیید میکنم، این مسئله وجود دارد و با سفارش، یک پروژه آلاینده اجرا میشود و در کنارش توجیهاتی مانند ایجاد اشتغال قرار میگیرد. کسی که لابی قدرت چه در دولت یا در مجلس داشته باشد، قوانین موجود را اجرا نمیکند، اما شفافیت کمک بزرگی خواهد کرد؛ یعنی اطلاعات و پیوستهای محیطزیستی پروژه قبل از اجرا بهصورت شفاف به مردم ارائه شود. من بهعنوان یک فعال محیطزیست معمولا زمانی که ماشینآلات عمرانی اجرای پروژه را در محل میبینم، تازه از پروژه خبردار میشوم که آن زمان هم متولیان پروژه دلایل و توجیهات بسیاری برای اجرای آن بیان میکنند. لابی قدرت هم در کنارش قرار میگیرد و در نهایت محیطزیست تخریب میشود. این درحالی است که شفافیت و اطلاعرسانی به تشکلهای حامی محیطزیست، قبل از وقوع اتفاق باید انجام شود؛ یعنی اگر به تشکلها اطلاع داده شود که چنین پروژهای با این مشخصات قرار است اجرا شود و مشکلات محیطزیستیاش این موارد است، تشکلها اجازه شروع کار را نمیدهند. لابی قدرت که از همان ابتدا ورود نمیکند. وقتی پروژه کمی جلو رود، به ماجرا ورود پیدا میکند و همین عدماطلاعرسانی موجب شده که تشکلهای محیطزیستی در اواسط راه ورود پیدا کنند و به همین دلیل خیلی نتوانند در مقابل این قدرت، موفق عمل کنند.
68هزار هکتار از جنگلهای شمال کشور درگیر فعالیتهای معدنی است. سازمان جنگلها، طرح حفاظت از جنگلهای شمال را در دست تدوین دارد که درصورت اجرا، آلودگی و تخریب ایجادشده توسط معادن موجود در داخل جنگل بررسی شده و درصورتی که این آلایندگی زیاد باشد، حتی احتمال تعطیلی یا جابهجایی معدن وجود دارد. این اقدام بهاحتمال بسیار با مقاومت معدندارها مواجه میشود. آیا مجلس فکری به حال این ماجرا کرده است؟
من هیچ گزارش محیطزیستی نگرفتهام که این آلودگیها در آن طبقهبندی شده باشد. قطعا اگر چنین گزارشهایی بهدست ما برسد و اعلام کنند که هیچچیز حتی تکنولوژی هم نمیتواند جلوی تخریبها و آلودگیها را بگیرد، قطعا ما هم مخالفت میکنیم. معادن از منابع عمومی کشور است. نمیتوان بهصورت صفر و یک به این موضوع نگاه کرد. اینکه من از حوزه صنعت بگویم، فقط صنعت یا از حوزه محیطزیست بگویم فقط محیطزیست نمیشود. باید بین این دو تعامل وجود داشته باشد و راهی در پیش گرفته شود که هردو را حفظ کند. اشکالی که به سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها وارد است، این است که گزارشهای طبقهبندیشده به ما نمیدهند و صفر و یکی نظر میدهند. خبری از گزارشهای تخصصی با ذکر جزئیات و طبقهبندی و راهکار وجود ندارد، اما لازم است این گزارشها را به ما ارائه کنند تا بتوانند مجلس را در چنین مواردی با خودشان همراه کنند و بهترین تصمیم گرفته شود.
پس معتقدید تعامل ارتباطی خوبی میان مجلس، سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها وجود ندارد؟
تعامل در برگزاری جلسات خوب است، اما تکیه بنده بر بحثهای تخصصی است. حرف بنده این است که در ارائه گزارشها یا برگزاری جلسات تخصصی با هدف اقناع کمیسیون صنایع و معادن مجلس قویتر عمل شود. متأسفانه هر دو سازمان این ضعف جدی را دارند. سازمان متولی باید اطلاعات تخصصی به قانونگذار بدهد تا نماینده مجلس آنرا پیگیری کند. متأسفانه الان چنین تعاملی وجود ندارد و چنین اتفاقاتی بسیار کمرنگ است.