حمیده زرآبادی: یکی از کلیدواژههای پرتکرار در ایام تبلیغات چهاردهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری نسل زد بود؛ این بار، پرداختن به دغدغهها و شناخت جامعه هدفی با عنوان «نسل زد»، «دهههشتادیها» و «زومرها» (متولدین سالهای ۱۳۷۵تا ۱۳۹۰) در کانون توجه سیاستمداران قرار گرفت. طرح چنین موضوعاتی در هنگامه انتخابات مخاطبان بسیاری دارد؛ اما با نگاه به تجربههای گذشته بعد از پیروزی یکی از نامزدها این توجه به محاق میرود یا با بهانههای مختلف (بخوانید نگذاشتند، نشد یا منظور این نبود!) در سیاستگذاری و اجرا مغفول میماند. رد این فرمول انتخاباتی را میتوان در ایام انتخابات دولتهای سیزدهگانه با طرح دغدغههای حوزههای زنان، جوانان، احزاب، اقلیتهای دینی و… مشاهده کرد. دکتر پزشکیان، رئیس جمهور منتخب هم در ایام انتخابات نگاه ویژهای به مطالبات نسل زد داشت؛ بهگونهای که یکی از مستندهای انتخاباتی خود را به گپوگفت با «نسل زد» اختصاص داد. باید دید از این بزنگاه و فرصت تاریخی که مردم در اختیار او قرار دادهاند، چگونه برای احقاق حقوق و پاسخ به مطالبات این نسل استفاده خواهد کرد.
صحبت از نسلزدیها، صحبت از اقلیت نیست. این نسل با جمعیت تقریبی ۲۵میلیون نفری را میتوان پرانرژیترین جمعیت تأثیرگذار بر اقتصاد و اجتماع دانست. آنها که به بومیان دیجیتال معروفند، رفتارهای متفاوتی با سایر نسلها دارند. ماهیت ارتباطات برای آنان تغییر کرده و مرزهای فیزیکی برایشان کمرنگ شده است. همیشه متصل و در ارتباطاند و شبکههای اجتماعی نقش کلیدی در تصمیمات و ارزیابیهایشان دارد. با قدرت فناوری و کنشگری صاحبان قدرت و برندها را تحتتأثیر قرار میدهند. بهجای مالکیتخواهی، بهدنبال دسترسی هستند. علاقهای به رعایت سلسله مراتب و سنتیبودن ندارند. الگوهای خرید و پساندازشان متفاوت است. آنها از کوچکترین تغییرات در فضای وب آگاه میشوند و اخبار و اطلاعات خود را از این فضا به دست میآورند. از این روست که به آنها لقب «نسل همیشهآنلاین» هم دادهاند. روحیه خلاق آنان احتمال شکلگیری ابتکار و اختراع را افزایش داده و از این رو، تأثیرگذاری بیشتری نسبت به نسلهای پیشین خود دارند. نسل زد «نسل حقیقتجو» نیز تلقی میشود. تمرکز بر ویژگی «بیپروایی» و «سلطهگریزی» متأثر از حضور این نسل در شبکههای مجازی میتواند نقطه عزیمت بهرهمندی از فرصت این ویژگیهای شخصیتی آنان باشد.
اهمیتیافتن «من» یا «خودم» یکی از ویژگیهای مشهود در میان نسل زدیهاست. این نسل خواستهها و مطالبات خود را بسیار مهم میداند و حاضر است به هر شکل آن را بهدست آورد. بهتعبیر جامعهشناسانه، «خود» در بین این نسل بسیار اهمیت مییابد و تبدیل به پروژهای برای ساختن، دنبالکردن و تحققیافتن میشود و میتواند انگیزه خوبی برای توسعه فناوری و محصول بر محور شخص باشد.
با تغییر رویکرد اقتصاد از منبعمحور به دانشپایه، مسئله داراییهای فکری ایجادشده با رویکرد اقتصادی بسیار با اهمیت است. به ویژه در نسل زد که مهمترین ویژگی آن "خود" است، احترام به زائیده فکری آن به لحاظ معنوی و مادی با اهمیت و جریان ساز است. لذا توسعه سیاست، قوانین و روالهای اجرایی برای شناسایی، ایمنسازی، ثبت، حفاظت و بهرهبرداری از دارایی فکری نسل زد (به عنوان منبع الهام بخش ایدههای ناب) یک پیشنیاز جدی برای بهرهمندی از توان فکری و همچنین سیاست تشویقی برای کاهش مهاجرت این نسل است. "به نام خود بودن" فناوری توسعه یافته در این نسل یک عامل مهم ماندگاری است.
«بومیهای دیجیتال» لقب دیگر نسل زد است که کم کارآمدی سیستم آموزشی و تک بعدی بودن آن ایده شخصی سازی آموزش فارغ و فراتر از مدرس و نظام روتین آموزشی را مطرح میکند. این نسل به وابستگی به فضای دیجیتال، یادگیری بر مبنای گزینش خود ایده شخصی سازی آموزش مبتنی بر پلتفرم دیجیتال را بیش از پیش جذاب میکند.
از اینرو چنانچه سیاستگذار امروز، فناوریهای نسل C (همواره متصل) را نشناسد نسل زد که بخش مهمی از نیروی کار هستند را از دست خواهد داد. رشد شکاف نسلی که در گذشته تصاعد حسابی داشت، به شکاف نسلی با رشد تصاعد هندسی تبدیل خواهد شد! امروزه بیش از 40% افراد در بازار کار افراد این نسل هستند. تا چند سال آینده هم بیش از پنجاه درصد بازار کار را تشکیل میدهند. نسل زدیها دوست دارند تا از طریق اینترنت فعالیتهای خود را انجام دهند. آنها از این طریق موارد مختلفی مثل کارآفرینی، خرید، آموزش و یادگیری و… را انجام میدهند.بنابراین امروزه اهمیت پورتالهای اینترنتی و فناوریهای دیجیتال برای فروش و تبلیغات از اهمیتی دو چندان برخوردار شده است.
نکته اساسی در نحوه مواجهه ما با خواستها و مطالبههای این نسل است. نسل مطالبهگر، بیپروا و آگاه که بدنهی اصلی نیروی کار و ضامن توسعه و پویایی جامعه بهشمار میآید.
الگوی رفتاری، سبک زندگی و ارتباطی آنها با نسلهای پیشین تفاوتی چشمگیر دارد. امروز باید در ساحت اجرا و سیاستگذاری نگاهی ویژه به این نسل داشت. ظرفیت بالای این نسل ضامن توسعه و تقابل با خواست آنها پاشنه آشیل هر دولتی برای رسیدن به توسعه پایدار خواهد بود.